حتما شما هم پیش از این ، بارها و بارها با این سوال مواجه شده اید ، سوالی که عموما در محافل غیر علمی نیز مطرح می شود و موضوع جذابی به حساب می آید. بحث مهمی که همواره در این موضوع مطرح می شود ، نظریه تکامل داروین است و لازم است که در ابتدا ، کمی به این نظریه جنجالی بپردازیم. با دلتامگ همراه باشید.
نظریه تکامل داروین
از زمانی که چارلز داروین نظریه تکامل توسط انتخاب طبیعی را در سال 1859 منتشر کرد، اسطوره ها و تفسیرهای نادرست درک عمومی از ایده های او را از بین بردند. به عنوان مثال، این سوال تا حدی گمراه کننده همچنان ادامه دارد: آیا انسان ها از میمون ها تکامل یافته اند؟
در این نوشتار ، توضیح خواهیم داد که چگونه هومو ساپینس ها (انسانهای مدرن) تکامل یافته اند و برخی از رایجترین اسطورههای پیرامون داستان تکامل انسان را می توانند از بین ببرند.
آیا می توان نظریه تکامل داروین را آزمایش کرد؟
اگرچه برخی افراد همچنان استدلال می کنند که نظریه تکامل داروین یک نظریه علمی معتبر نیست زیرا نمی توان آن را آزمایش کرد. این، البته، درست نیست.
دانشمندان با موفقیت آزمایشهای آزمایشگاهی متعددی را انجام دادهاند که از اصول اصلی تکامل پشتیبانی میکنند.
هم چنین دانشمندان میدانی توانسته اند از سوابق فسیلی برای پاسخ به سوالات مهم در مورد انتخاب طبیعی و چگونگی تغییر موجودات در طول زمان استفاده کنند.
آیا انسان ها از میمون ها به وجود آمده اند؟
خیر ، انسان ها از میمون ها به وجود نیامده اند. انسانها و میمونهای امروزی، از جمله شامپانزهها، از یک نیای مشترک منقرض شدهاند.
یکی از ماندگارترین افسانه ها در مورد میمون و تکامل انسان مربوط به رابطه انسان با میمون های بزرگ است، گروهی از نخستی ها که شامل گوریل، اورانگوتان و شامپانزه است.
کسی که این افسانه را باور دارد، خواهد گفت: “اگر تکامل وجود داشته باشد، پس انسان ها باید مستقیماً از میمون ها باشند. میمون ها باید قدم به قدم به انسان تبدیل شده باشند.”
همین شخص اغلب این مشاهدات را دنبال میکند: “اگر میمونها به انسان تبدیل میشوند، میمونها دیگر نباید وجود داشته باشند.” اگرچه راههای مختلفی برای حمله به این ادعا وجود دارد، اما رد اصلی آن ساده است :
انسانها از نسل میمونها به وجود نیامدهاند
این بدان معنا نیست که انسانها و میمونها نسبتی با هم ندارند، اما نمیتوان این رابطه را در امتداد یک خط مستقیم ریشهیابی کرد، که یک شکل به شکل دیگری تبدیل میشود. باید آن را در امتداد دو خط مستقل ردیابی کرد، تا زمانی که این دو خط با هم ادغام شوند.
یک جد مشترک
تقاطع این دو خط نشان دهنده چیزی خاص است، چیزی که زیست شناسان آن را جد مشترک می نامند. این جد میمون مانند، که احتمالاً 5 تا 11 میلیون سال پیش در آفریقا می زیسته است، دو اصل و نسب مجزا را به وجود آورد که یکی از آنها انسان نما – گونه های انسان مانند – و دیگری منجر به گونه های میمون های زنده می شود.
جد مشترک انسان ها و میمون ها چه شکلی بود؟
منطقی به نظر می رسد که این حیوان دارای ویژگی هایی از انسان و میمون باشد.
در سال 2007، دانشمندان ژاپنی بر این باور بودند که استخوان فک و دندان گونهای منقرض شده را یافتهاند که احتمالاً با آخرین جد مشترک میمون و انسان مرتبط است. آنها با مطالعه اندازه و شکل دندان ها متوجه شدند که میمون به اندازه گوریل است و اشتهای زیادی به آجیل و دانه های سفت دارد. آن ها سن آن را 10 میلیون سال محاسبه کردند.
اجداد انسان
امروز، منطقه آواش میانه در زیر آفتاب بیابان گرم و غیرقابل مهماننواز میسوزد. اما 10 میلیون سال پیش، به گفته دیرینه شناسان و زمین شناسان، جنگلی خنک و مرطوب مملو از حیات را در خود جای داده است.
آیا ممکن است موجودی میمون مانند در این جنگل های حاصلخیز زندگی کند؟ علاوه بر این، آیا ممکن است این موجود تازه شروع به آزمایش یک سبک زندگی جدید کرده باشد، سبکی که او را از درختان به زمین آورده است؟
شما چه فکر می کنید؟
961
28 اسفند 1402 در 1:12 ق.ظ
درود به علم و اگاهی، ممنون از از اینکه بی غرضورزی و بی طرفانه به بررسی موضوع پرداختید و مثل اکثر سایت ها شروع با تخریب نظریه داروین نکردین
آرش زخمی
29 اسفند 1402 در 12:44 ب.ظ
وخداوندمهربان همه چیزرامیداند،بدرود
ناشناس
2 فروردین 1403 در 6:32 ب.ظ
اگه انسانها از نسل میمون نیستند پس چرا خیلی از آدمها شبیه میمونن و خیلی خصوصیات اخلاقی میمون رو دارند