به گزارش «مجله ملکی دلتا» به نقل از دنیای اقتصاد، علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره «عبور از تقاضای واقعی» در سیاست «ساخت یک میلیون مسکن» هشدار داد. او در همایش بانکداری اسلامی، درباره اشکال اصلی سیاستگذاری در بخش مسکن تصریح کرد هر نوع ساختوساز باید متناسب با تقاضا باشد؛ اما در طرح «مسکن ملی» سراغ متقاضی نرفتیم. آقامحمدی اشکال دیگر را «غفلت از بحران املاک بلااستفاده» عنوان کرد و افزود: هماکنون شاهد جولان خانههای خالی هستیم.
به گزارش «دنیایاقتصاد» وضع موجود بازار مسکن که ترکیبی از «نبود قدرت خرید» و «ابررکود ساختمانی» ناشی از جهش سهساله قیمت مسکن است بهدلیل «اشتباه سیاستگذار در تشخیص مسیر اصلی برای تحقق هدف دسترسی خانهاولیها به خانه ارزان» شکل گرفته است. سیاست «ساخت یک میلیون مسکن در سال»، «نقطهکور» دارد. در شرایط «انتظارات تورمی» افزایش عرضه مسکن لزوما باعث «تسهیل دسترسی تقاضای مصرفی» نمیشود، بلکه «پناهگاه داراییها را تقویت میکند.» سیاست فوری باید مهار اشتهای خریداران سرمایهای ملک باشد.
علی آقامحمدی معتقد است، توان ساخت برنامهای که برای مسکنسازی در نظر گرفته شده است، وجود دارد و این مساله خاصی نیست اما مشکل و ایراد این برنامه، «ندیدن تقاضای واقعی در سیاستگذاریهای مسکن» است که باعث بروز مشکل در طول اجرای برنامه خواهد شد.
او از دو مساله مهم و کلیدی در بخش مسکن به عنوان «موارد نیازمند پیگیری برای حل و فصل» نام برده است که شامل «بحران جولان خانههای خالی» و همچنین «نبود قدرت خرید متقاضیان مسکن و ایراد وامهای مسکن» میشود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره اعلام کرد، ما با بانک مرکزی بررسی کردیم و نتیجه مطالعات ما نشان میدهد در سال ۸۵۰ هزار واحد مسکونی قابل احداث است اما این ساخت باید «متناسب با تقاضا» باشد نه «متناسب با عرضه». متراژ خانه، محل احداث بنا همه باید متناسب با تقاضا باشد. ما ظرفیت احداث این واحدها را داریم، اما به صورت تامین مالی زنجیرهای. مسکن مهر چند سال طول کشید تا ۲ میلیون واحد مسکونی از آن بیرون بیاید؟ بعضی جاها قشرهایی هستند که با وامهای ۱۰ تا ۱۲ سال صاحب خانه نمیشوند و باید وام ۲۰ تا ۳۰ ساله به آنها پرداخت کنیم اما ما سراغ متقاضی نمیرویم و بعد در قالب «مسکن ملی» میگوییم متقاضیان ۴۰۰ میلیون تومان به عنوان آورده نقدی بیاورند. در این مدل، چگونه یک نفر که در سطح طبقات پایین است میتواند ۴۰۰ میلیون تومان بیاورد؟ بنابراین (در سیاستگذاری بخش مسکن) نیازمند این هستیم که مبنا را تقاضای واقعی در نظر بگیریم. برای مسکن اول باید نظام تامین مالی را پیشبینی کنیم.
آقامحمدی در تکمیل بحث خود درباره ضرورت «لحاظ قرار دادن فاکتور تقاضای خانهاولی در برنامهریزیهای بخش مسکن» تصریح کرد، ما اگر میخواهیم مسکن بسازیم باید اول اعلام کنیم که متقاضیان ثبت نام کنند و برای این متقاضیان برنامهریزی کرده و اقساطبندی کنیم سپس در مرحله آخر اقدام به ساختوسازکنیم؛ در ترکیه همین کار را میکنند. اما در اینجا، مسکن مهر اجرا شد و دیدیم چند سال طول کشید تا از طرح مسکن مهر ۲ میلیون واحد عرضه شود. این در شرایطی است که میشود یک میلیون مسکن ساخت اما برای تقاضای واقعی این عرضهها انجام شود؛ یعنی ابتدا نیازسنجی صورت بگیرد و بعد از آن، عرضهها آغاز شود. باید تقاضا را پیدا کرد و پاسخ داد. علت اینکه به تقاضا توجهی نمیشود این است که میترسیم صف ببندند و طلبکار شوند! اقشار ضعیف، به مسکن مهر توانشان نرسید آیا الان میرسد؟
وی با بیان اینکه اصل را نباید حذف کرد بلکه عیوب را باید اصلاح کرد، درباره مساله اصلی دوم در بخش مسکن به بحران «آپارتمانهای محتکر شده (بلااستفاده) در بازار مسکن» پرداخت و گفت، هماکنون در کشور شاهد جولان خانههای خالی هستیم که نه مکان نه وسع مالی و نه سبک خانه به درد متقاضی میخورد. این اتفاق به دلیل بیتوجهی به طرف تقاضا رخ داده است.
پیشنهاد مطالعه: مطلب «بالاشهر یا پایین شهر تهران؟ مسئله این نیست!» از مجله ملکی دلتا بخوانید.