اختلال خودزشتانگاری نوعی اختلال روانی است که در میان زنان بیشتر از مردان شایع است. در این اختلال فرد تمام مدت در مورد اندام یا مشخصات ظاهری خود فکر میکند. بیشتر این فکرها در مورد این است که اندام خاصی به شدت ناقص است و این تصور با بزرگنمایی همراه است. یکی از اصلیترین دلایل به وجود آمدن این اختلال آن است که فرد اعتماد به نفس کافی برای حضور در اجتماع را ندارد و به طور کلی فرد فکر میکند بقیه زیباتر و بهتر از او هستند.
مطالعات اخیر در حوزهی روانشناسی نشان میدهد که شیوع اختلال بدریختانگاری میتواند بر اثر استفادهی زیاد و بیمورد از شبکههای اجتماعی و مقایسه خود با دیگران باشد. در ایران به علت پایین آمدن نرخ ازدواج و عدم علاقه مردان و پسران جوان به ازدواج در شیوع آن بی تاثیر نبوده است. در این مقاله از دلتامگ به بررسی بیشتر عوامل این ناهنجاری روانی میپردازیم.
عوامل تاثیرگذار بر شیوع این اختلال
عوامل مختلفی میتوانند بر اختلال خودزشتانگاری و احتمال وقوع و شیوع گسترده آن اثرگذار باشند. فشارهای اجتماعی و تجربیات شخصی، گاهی اوقات نیز ژنتیک میتواند بر آن اثرگذار باشد. در زیر به تفصیل در مورد هرکدام از اینها صحبت میکنیم.
- فشار اجتماعی: این روزها رسانهها و بسیاری از شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، استانداردهای غیرواقعی از زیبایی زنان را ترویج میکنند.
- تجربیات اجتماعی: ممکن در جمع دوستان یا آشنایان، در کودکی و نوجوانی از جانب دیگران در مورد قسمت خاصی از ظاهر تحقیر شده باشند.
- تروماها: تحقیقات نشان میدهد که علائم اولیه این اختلال در کودکی خود را نشان میدهد و در بزرگسالی تشدید میشود.
نشانههای اختلال بدریختانگاری
زمان شروع این بیماری تقریبا در اوایل دوران نوجوانی است که به مرور بیشتر میشود. براساس یک تحقیق جدید مشخص شده تقریبا 2 درصد از زنان ایران درگیر این اختلال هستند. اگر بخواهیم از نشانههای این اختلال بگوییم میتوانیم به افسردگی و اضطراب و توجه بی اندازه زیاد به نقصهای بدن، دیدن زیاد خود جلوی آیینه و تغییرات زیاد در ظاهر اشاره کنیم. افراد مبتلا به این اختلال به دلیل نگرانیهای مداوم در مورد ظاهر خویش دچار افسردگی میشوند. به دنبال این احساسات منفی فرد کمکم دچار انزوای اجتماعی شده و ممکن است اقدام به خودکشی کند.
راههای مقابله با اختلال خودزشتانگاری
برای مقابله و درمان این اختلال ناخوشایند و برگرداندن فرد به زندگی عادی، بهتر است شخص به یک تراپیست یا همان روانشناس مراجعه کند. اگر علائم فرد خفیف باشد، با کارکردن برروی اعتماد به نفس و تقویت آن میشود آن را درمان کرد. معمولا داروهای ضد افسردگی و دزمان مبتنی بر گفتار و شناخت درمانی_ رفتاری میتواند بسیار موثر باشد. یادگیری روشهای مدیریت استرس به کاهش علامتها و بهبود رفتارهای وسواسی او کمک میکند. داشتن آگاهی و پشتیبانی کردن از افراد درگیر نقش حیاتی در مسیر بهبود آنان دارد.
سخن پایانی
فردی که خود را به اندازه کافی دوست دارد و برای خود ارزش قائل باشد معمولا عزت نفس لازم برای پذیرفتن نقصها را دارد. اگر حس میکنید که ممکن است نحوهی رفتار دیگران در کودکی باعث ایجاد این اختلال در شما شده است برای گرفتن راهحل به یک روانشناس معرفی کنید.