لوح زرین داریوش یا لوح طلای داریوش همان گنجینه ارزشمند و پیام مخفی بوده که داریوش برای نسلهای هزاران سال آینده خود به یادگار نهاده بوده است. سرنوشت غمانگیز این لوح عجیب را در این مطلب از دلتامگ بخوانید.
کاخ آپادانا
داریوش یکم یا داریوش بزرگ یکی از قدرتمندترین پادشاهان هخامنشی بوده که دستور ساخت کاخ آپادانا یا کاخ بار را داده بوده است.
این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به کاخ تچر یا کاخ آینه راه میافته است. این کاخ مربع شکل 60 متر در 60 متر است که شش ردیف ستون ششتایی سقف آن را با ارتفاعی بیش از 20 متر نگهداری میکرده است.
اریت اشمیت یکی از کاوشگران تخت جمشید معتقد بود که کاخ آپادانا عالیترین، باشکوهترین و وسیعترین مجموعهای است که در تخت جمشید وجود دارد! اما علت شهرت و محبوبیت بسیار زیاد این کاخ تنها عظمت و شکوه آن نیست؛ بلکه در زیر این مجموعه یک راز عجیب از هزاران سال پیش نهفته است. لوح زرین داریوش، همان چیزی است که قرار است درباره آن صحبت کنیم.
راز کاخ آپادانا چیست؟
داریوش بزرگ هخامنشی مقتدرترین شاهی که جهان تاکنون به خود دیده در چهار ضلع این کاخ در یک صندوق سنگی با ورقههایی از طلا مطالب مهمی را برای نسلهای آینده خود و ملت ایران به یادگار گذاشته بوده است.
کاوشگران معتقدند که این صندوقها قبل از بنای کاخ آپادانا در این قسمتها کار گذاشتهشده بودند و گویی داریوش محاسبه همهچیز را کرده و هزاران سال بعد را به چشم دیده بوده است؛ اما این چه پیامی بوده که داریوش بر روی لوح طلا نوشته و در صندوقی سنگی، در زیر ستونهای کاخ آپادانا گذاشته تا برای هزاران سال محفوظ بماند؟
لوح زرین داریوش چگونه کشف شد؟
در تابستان سال 1312 رضاشاه دستور اخراج باستانشناسان فرانسوی را به خاطر دزدیدن بسیاری از گنجینههای ایران را داد. او مسئولیت حفاریهای تخت جمشید را به یک آلمانی به نام ارنست هرتسفلد واگذار کرد.
در 28 شهریور 1312 درحالیکه هرتسفلد در تعطیلات خود در آلمان به سر میبرد دستیار جوانش با حفاری یک چاله چهارگوش به ارتفاع نیم متر در نیم متر در زاویه شمال غربی کاخ آپادانا به یک گنجینه بسیار ارزشمند دستیافت. لوح زرین داریوش پس از هزاران سال در این گودال عجیب و ساده توسط دستیار هرتسفلد کشف شد.
لوح زرین داریوش بزرگ
در عمق هشتاد سانتیمتری آن چاله زیبا و در زیر یک تختهسنگ ناهموار و بزرگی جعبه سنگی چهارگوش، زیبا و منظمی وجود داشت که در آن دو لوح، یکی طلایی و دیگری نقرهای قرار داده شده بود.
بر روی این الواح ارزشمند کتیبهای به زبان میخی حک شده بود. همچنین در زیر جعبه و درون خاک چهار سکه طلا و دو سکه نقره مربوط به دوره هخامنشیان نیز دیده میشد. دو روز بعد کرفتر دستور کاوش ضلع جنوب شرقی تالار آپادانا را صادر کرد. در آنجا نیز جعبه سنگی دیگری یافت شد که درون آن نیز یک لوح طلا و یک لوح نقره وجود داشت.
سرنوشت لوح زرین داریوش
برخلاف اینکه رضاشاه معتقد بود که این الواح زرین و نقرهگون قباله ایران هستند؛ دو لوح طلا و نقره از این مجموعه راهی موزه ملی شده و دو لوح دیگر به موزه سلطنتی کاخ گلستان اهدا میشود.
پس از انقلاب، شخصی به نام نصرتالله معتمدی ریاست موزه ملی ایران را بر عهده میگیرد. ردپای این شخص که در بسیاری از سرقتهای بزرگ اشیای ارزشمند کشور دیده میشود. در سال 1377 مسئولان کشوری متوجه نبودن یکی از الواح زرین در موزه ملی ایران شدند. معتمدی بهسرعت به دادگاه فراخوانده میشود و مسئولان متوجه نابودی لوح و از دست رفتن آن برای همیشه میشوند!
غمانگیزترین قسمت ماجرا این بوده که متاسفانه جناب معتمدی لوح زرین داریوش را ذوب کرده و با آن طلای ذوبشده برای خود پیکان خریده بوده است! معتمدی راهی زندان میشود؛ اما پس از مدت کوتاهی به مرخصی آمده و با کمک دوستان خود از ایران فرار کرده و برای همیشه به ایتالیا میگریزد.
سخن پایانی
لوح زرین داریوش بدون شک گنجینه بسیار ارزشمند ایران و قباله سرزمین ما بود که به خاطر کوتاهی برخی از مسئولان برای همیشه از بین رفت. درست است که معتمدی به رد مال محکوم شد؛ اما لوح طلای داریوش دیگر هیچگاه زنده نشد. این الواح سیمین و زرین بخشی از عجایب تخت جمشید بودند که به یغما رفتند.