یکی از تفرجگاههای مشهور و ییلاقهایی که از دیرباز پادشاهان ایرانی برای شکار و گذران اوقات فراغت انتخاب میکردند، روستای امامه بوده است. با این وجود علت شهرت و محبوبیت این روستا تنها آبوهوای خوب و مناظر زیبا و چشمنواز آن نیست؛ بلکه اتفاقات خوشایندی است که در زمانهای قدیم در این روستا رخداده است. دلتامگ در این مقاله قصد دارد شما را به روستایی تفریحی برده و داستان عشقی عجیب را برایتان بازگو کند.
روستای امامه کجاست؟
در آنسوی پیچواپیچهای جادههایی که از دل رشتهکوههای سرد و پر برف البرز میگذرند روستایی وجود دارد که محل داستانی پرشور و پر از عشق است. روستای امامه در حوالی روستاهای آهار و میگون در بخش رودبار قصران منطقه شمیرانات تهران واقع شده است.
آب و هوای روستای امامه
این روستای تاریخی با قدمتی کهن یکی از مرتفعترین روستاهای اطراف تهران است که نام آن حتی در تاریخ حموی، مورخ و جغرافیدان قرن هفتم هجری نیز آمده است. حموی در کتاب خود این روستا را با نام انبامه آورده و آن را بهعنوان روستایی که در ارتفاع واقع شده ذکر کرده است.
از آنجایی که این روستا در ارتفاعات رشتهکوه البرز واقع شده، هوایی بسیار خوش و دلپذیر دارد که در زمستانها پوشیده از برف و در تابستانها خنک و معتدل است و در فصل بهار و پاییز میتوانید زیباترین مناظر طبیعی با چشماندازهایی فوقالعاده را در این روستا ببینید. بهخاطر همین خوشمنظره و خوش آبوهوا بودن امامه، این روستا همیشه مورد توجه پادشاهان ایرانی بوده است.
یکی از پادشاهان ایرانی که علاقه بسیاری به شکار و تفریح در این روستا را داشت، ناصرالدین شاه قاجار بود. داستان عشق ناصرالدین شاه به دختر روستایی که در این روستا ساکن بوده هنوز هم بعد از دو قرن سینهبهسینه و نسل به نسل نقل میشود و جذابترین داستانی است که میتوانید در این روستا بشنوید.
داستان عشق معروف ناصرالدین در روستای امامه تهران
امامه روستایی بوده که ناصرالدین شاه بسیار به آن علاقه داشت، جاذبههای تاریخی از قلعه مازیار تا چشمههای جوشان و پر آب، مناظر شگفتانگیز، درختان سرسبز و کوههای سر به فلک کشیده دست به دست هم داده بودند تا این روستا به یکی از تفرجگاههای محبوب شاه قاجار تبدیل شود.
ناصرالدین شاه در یکی از سفرهای تابستانیاش به این ییلاق خوش آبوهوا، برای مدتی در این روستا اقامت کرد. شاه قاجار در تمام مدت اقامتش در امامه به خوشگذرانی و تفریح پرداخته بود؛ اما ظاهرا در اعماق قلبش خلائی را حس میکرد که مدام به دنبال رفع آن بود.
در یکی از روزهایی که برای تفریح و خوشگذرانی از عمارت خود خارج شده بود، با دختری شانزدهساله روبهرو میشود که او را فاطمه صدا میکردند. ناصرالدین شاه اندکی در کنار دختر مینشیند و به صحبت با او میپردازد. دخترک شانزدهساله با حرفهای دلنشینش چنان جذابیتی برای شاه قاجار پیدا میکند که ناصرالدین شاه یک دل نه صد دل عاشقش میشود و دل در گروی عشق دخترکی چوپان میدهد.
ناصرالدین شاه که از شفر تابستانیاش برمیگردد چنان از خوابوخوراک میافتد و چنان در آتش عشق فاطمه میسوزد که پس از یک ماه دستور میدهد، دخترک را در روستای امامه پیدا کرده و به نزدش ببرند. اینگونه شاه قاجار پس از مرگ جیران (سوگلی سابقش) با فاطمه ازدواج کرده و لقب انیسالدوله را به او میدهد.
همچنین تمام املاک و خانه جیران به انیسالدوله بخشیده میشود و او چنان نفوذی در دربار شاه پیدا میکند که میتواند با تاثیراتش بر شاه امتیازات بسیاری را برای روستای زادگاهش به دست آورد. از آن زمان تاکنون داستانهای عاشقانه زیادی در این روستا رخ داده و جوانان زیادی برای یافتن عشق ابدی خود به روستا میروند.
جاهای دیدنی امامه
جاذبههای امامه تنها به مناظر زیبای آن ختم نمیشود. در این روستا قلعهای به نام قلعه مازیار یا قلعه قلا وجود دارد که قدمتی هزارساله دارد. همچنین در مسیر این قلعه چشمههای بسیار و مناظر شگفت زیادی نیز وجود دارد.
چگونه به روستای امامه برویم؟
برای رفتن به این روستا باید به شهرستان شمیرانات، بخش رودبار قصران و شرق شهر فشم بروید. فاصله این روستا از تهران 55 کیلومتر است؛ یعنی برای رسیدن به آن تنها کافی است حدود یک ساعت رانندگی کنید.
اجاره ویلا در روستای امامه
اقامت در روستای امامه اصلا کار سخت و پرهزینهای نیست. در نزدیکی این روستا و حتی در مسیر فشم به روستا میتوانید اقامتگاهها و ویلاهای اجارهای بسیاری ببینید. اگر دلتان میخواهد در هتل شب را سپری کنید میتوانید به هتل معروف در میگون بروید.
سخن پایانی
از آنجایی که روستای امامه یکی از خوش آبوهواترین روستاهایی است که در نزدیکی تهران وجود دارد و داستانهای لذتبخشی میتوان از زبان مردمان آن شنید، به یکی از محبوبترین جاذبههای توریستی اطراف تهران تبدیل شده است. در فصل پاییز چشماندازها و مناظر این روستا به زیباترین شکل ممکن خود را در دیدگان تماشاگران به نمایش میگذارند.
دستمال به دست
20 مهر 1402 در 2:05 ب.ظ
شاه بی لیاقت که فقط به فکر عیاشی بود .