بی انگیزگی در محیط کار را همه ما تجربه کردیم. منظور همان روزهایی است که نمیتوانید بهترین خود باشید. زمانهای محدودی هم هستند که بیش از حد تعلل میکنید، به اندازه کافی تمرکز ندارید یا برای شروع کارهای مهم با خودتان درگیر هستید. شاید از خودتان دلخور شوید و به دنبال همت و عزم همیشگیتان بگردید. در برابر این احساسها چه باید کنیم؟ دلتامگ در این مطلب قصد دارد تا به این سوال پاسخ دهد. برای رفع این حسها، ابتدا باید علت بی انگیزگی در کار را شناسایی کنیم.
علت بی انگیزگی در کار
زمانی که بیانگیزگی در محیط کار به سراغ شما میآید، سپری کردن یک روز در محل کار میتواند برایتان زجرآور باشد. بیانگیزگی طولانیمدت میتواند باعث ایجاد استرس در شما شود و یا حتی باعث شود احساس گناه به سراغتان بیاید. اما این بیانگیزگی از کجا و به چه دلیلی به وجود میآید؟
مشغله زیاد، اولین علت بی انگیزگی در کار
امروزه «مشغول بودن» یک وضعیت نمادین است. نماد اینکه خیلیها دنبال شما هستند و میخواهند با شما کار کنند. اما دائما در حال کار بودن و آمادگی برای اضافه کاری، میتواند منجر به خستگی مفرط و بی انگیزگی در محیط کار شوند. برای رهایی از دام مشغله زیاد، کارهایتان را اولویتبندی کنید و وظایف غیرضروری را حذف کنید و برای کارهایی زمان بگذارید که واقعا مهم هستند. برای غلبه بر اشتیاقتان به مشغولیت دائمی، خودتان را از مسئولیتهایی که کار فرد دیگری است، دور کنید. تمرین کنید که بیشتر «نه» بگویید. وقتی موافقت میکنید که کاری را به انجام برسانید، با نیت درست آن را انجام دهید. سعی کنید به جای «من مجبورم که…» از «من انتخاب میکنم که…» استفاده کنید. شاید ساده باشد، اما کلماتی که میگویید واقعیت را میسازند و این تغییر شفاهی زیرکانه، باعث ایجاد خودمختاری میشود و منبع انگیزه هستند. احساس بسیار متفاوتی درجملات «من انتخاب میکنم که امروز به یک جلسهی کاری بروم» به جای «من مجبورم امروز به یک جلسهی کاری بروم» وجود دارد.
برای شروع هرکاری قدمهای کوچک بردارید
اغلب، شروع یک کار بزرگ یا یک پروژهی سنگین، دشوارترین بخش کار است. اما وقتی کار را آغاز کردید، کل کار کمتر ترسناک به نظر میرسد. اگر میخواهید انگیزهتان حفظ شود، کار را با گامهای کوچک شروع کنید. عادتهای کوچک باعث میشوند بهرهوری شما بالا برود و درباره کاری که انجام میدهید احساس خوبی داشتهباشید.
سعی کنید در ابتدای کارها موانع را از سر راه خود بردارید. برای مثال اگر یک تکلیف نوشتنی دشوار بر عهده شماست، تنها بر جملهی اول تمرکز کنید. وقتی خط اول را نوشتید، احتمالا اضطرابتان کمتر میشود. این کار میتواند راهی فوقالعاده برای آمادگی برای کارهای روزانهتان باشد و ذهن شما را برای کار کردن آماده کند. به جای اینکه همیشه سعی کنید کارهایتان را با یک ارادهی قوی و طوفانی انجام دهید، فرایند انجام کارها و مخصوصا شروع آنها را برای خودتان ساده کنید.
خستگی، علتی دیگر برای بی انگیزگی
وقتی تلاش میکنید تا با دقت موانع انگیزشی خود را بیابید، نیازهای اجتماعی خود را دست کم نگیرید. در هرم مازلو، سومین پله مربوط به سلامت ذهنی است که پس از نیازهای فیزیکی و امنیت قرار گرفتهاست. احساس مورد پذیرش بودن و مفید بودن در کار، برای حفظ انگیزه جهت انجام وظایف روزمره ضروری است.
در واقع «امنیت روانی» مهمترین ویژگیای است که تیمهای موفق آن را دارند. گروههایی که دارای ویژگی اعتماد میان فردی و احترام متقابل هستند، نه تنها شادترند، بلکه بهرهوری بالاتری دارند. برای جبران خستگی احساسی، در جریان کار خود عمدا فرصتهای اجتماعی ایجاد کنید. یک راه ساده برای شروع، حضور ۵ دقیقه زودتر در جلسات است. از این زمان برای یک مکالمهی ساده استفاده کنید. این صحبت کوتاه غیررسمی فقط یک گپ بیهدف نیست، بلکه روشی است که از خستگی شما جلوگیری میکند.
اگر مدیر هستید، سعی کنید با محول کردن وظایف روزانه معنادارتر و مرتبطتر با اهداف مشترک، انگیزهی تیمتان تقویت کنید. رهبری تلقینی به معنای کمک به دیگران برای پیشرفت است و میتواند با تقویت تلاشهای مستقیم شما در راستای اهداف بزرگتر و مأموریت شرکت، تحقق پیدا کند.
نتیجهگیری: بیانگیزگی در محیط کار برای همه ما اتفاق میافتد، این ما هستیم که انتخاب میکنیم در برابر آن چه واکنشی نشان دهیم. اولین گام برای رفع این مشکل این است که علت بی انگیزگی در کار را بیابیم و سپس در جهت رفع آن بکوشیم.
پیشنهاد مطالعه: سیر تا پیاز جذب مشتری جدید!